بسم الله الرحمن الرحیم
فیش منبر
نهم ربیع الاول چه روزی است؟
** **
@fishemenbar کانال فیش منبرومرثیه درایتا
عرضه در سایت طلبه یار = https://www.talabeyar.ir
روز نُهُم رَبیعُالاول روز آغاز امامت امام زمان(عج) است. بنابر نقلی در این روز، عمر بن سعد از قاتلین امام حسین(ع) کشتهشد. گاه در این روز محافلی به نامهای عمرکُشان، عیدُ الزهرا و فرحهُ الزهراء، به عنوان روز قتل خلیفه دوم عمر بن خطاب برگزار میشود. براساس گزارشهای تاریخی، خلیفه دوم در روز بیست و هفتم ذی الحجه توسط شخصی به نام فیروز ملقب به ابولؤلؤ غلام مغیره بن شعبه ،حاکم بصره و کوفه در دوره عمر، ضربت خورد و سه روز بعد کشته شد. مراجع و عالمان دینی شیعه برپایی مجالسی که در آن اهانت به مقدسات و بزرگان دینی اهل سنت میشود را جایز نمیدانند.
آغاز امامت امام زمان(عج)
در روز هشتم ربیع الاول، امام حسن عسکری(ع) توسط معتمد خلیفه عباسی به شهادت رسید و پسر ایشان حضرت مهدی(ع) به امامت رسید.[۱] روز نهم ربیعالاول برای شیعیان به عنوان روز آغاز امامت امام مهدی(عج) عید دانسته شده و مراسم و جشنهایی در این روز دایر میگردد.[۲]
روز قتل عمر بن سعد
عمر بن سعد پسر سعد بن ابی وقاص، صحابی پیامبر(ص)، است. عمر بن سعد از سوی عبید الله بن زیاد به فرماندهی سپاه کوفیان برای مقابله با امام حسین(ع) منصوب شد و در روز دهم محرم امام حسین(ع) و هفتاد و دو تن از یارانش را به شهادت رساند.
علامه مجلسی در زاد المعاد گفته است بنابر قولی عمر بن سعد در روز نهم ربیع الاول به دست مختار بن ابوعبیده ثقفی کشته شد.[۳]
روز قتل خلیفه دوم
نهم ربیع الاول به روز مرگ عمر بن خطاب خلیفه دوم منسوب شده است. دلیل این انتساب روایتی است که به «رفع القلم» مشهور است. تاریخچه این انتساب به قرن ششم هجری برمیگردد اما پس از دورهای سکوت با ظهور صفویه و گسترش تشیع به عنوان دیدگاه مشهور معرفی و بخشی از فرهنگ شیعی شناخته شد.
موافقان: عبدالجلیل قزوینی (درگذشت قرن ششم هجری) بدون استناد به منبعی به قتل عمر در این روز اشاره کرده است اما هاشم بن محمد دیگر عالم این دوره، دلیل این انتساب را روایتی از احمد بن اسحاق مشهور به رفع قلم دانسته است. علامه مجلسی که در دوره صفویه میزیسته ضمن اشاره به روز مرگ عمر و برگزاری مراسم جشن در این روز، دلیل اصلی آن را روایت رفع القلم دانسته است.
مخالفان: بسیاری از منابع تاریخی شیعه و اهل سنت قتل عمر را در روزهای پایانی ذیالحجه سال ۲۳ق دانستهاند. بر اساس این منابع عمر در ۲۶ یا ۲۷ ذیالحجه توسط ابولؤلؤ غلام مغیره بن شعبه مجروح شد و سه روز بعد در ۲۹ و بنابر قولی ۳۰ ذیالحجه از دنیا رفت. در میان مورخان سنی میتوان به یعقوبی، طبری، مسعودی و در میان منابع شیعه میتوان به شیخ مفید و ابن ادریس حلی اشاره کرد.
برخی از منابعی که به قتل عمر بن خطاب در ماه ذی الحجه اشاره دارند، عبارتند از:
- مرُوج الذَهب، علی بن حسین مسعودی (درگذشت ۳۴۶ق)[۴]
تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (درگذشت ۲۸۴ق)[۵]
تاریخ مدینه، ابن شَبه نمیری(متوفی ۲۶۲)[۶]
تاریخ خلیفه بن خیاط، خلیفه بن خیاط عصفری(درگذشت ۲۴۰ق)[۷]
أخبار الطوال، ابوحنیفه دینوری(درگذشت ۲۸۲ق)[۸]
تاریخ کبیر، بخاری(درگذشت ۲۵۶ق)[۹]
المصنف، ابن أبی شیبه کوفی(درگذشت ۲۳۵ق)[۱۰]
تاریخ طبری، طبری(درگذشت ۳۱۰ق)[۱۱]
المعارف، ابن قُتَیبه دینَوری (درگذشت ۲۷۶ق)[۱۲]
فتوح، أحمد بن أعثم کوفی(درگذشت ۳۱۴ق)[۱۳]
موطأ، مالک بن انس (درگذشت ۱۷۹ق)[۱۴]
الآحاد والمثانی، ضحاک (درگذشت ۲۸۷ق)[۱۵]
المصنف، عبدالرزاق صنعانی (درگذشت ۲۱۱ق)[۱۶]
مسند احمد، احمد بن حنبل (درگذشت ۲۴۱ق)[۱۷]
طبقات الکبری، محمد بن سعد (درگذشت ۲۳۰ق)[۱۸]
أنساب الأشراف، بلاذری (درگذشت ۲۷۹ق)[۱۹]
المحبر، محمد بن حبیب هاشمی بغدادی(درگذشت ۲۴۵ق)[۲۰]
الثقات، ابن حبان (درگذشت ۳۵۴ق)[۲۱]
مسند ابن جعد، علی بن جعد بن عبید(درگذشت ۲۳۰ق)[۲۲]
التنبیه والإشراف، علی بن حسین مسعودی (درگذشت ۳۴۵ق)[۲۳]
استیعاب، ابن عبد البِرّ (درگذشت ۴۶۳ق)[۲۴]
المعجم الکبیر، طبرانی (درگذشت ۳۶۰ق)[۲۵]
مستدرک، حاکم نیشاپوری (درگذشت ۴۰۵ق)[۲۶]
التعدیل والتجریح، سلیمان بن خلف باجی (درگذشت ۴۷۴ق)[۲۷]
سنن کبری، بیهقی (درگذشت ۴۵۸ق)[۲۸]
البدء و التاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی (درگذشت ۵۰۷ق)[۲۹]
تاریخ مدینۀ دمشق، ابن عساکر (درگذشت ۵۷۱ق)[۳۰]
صفوه الصفوه، ابن جوزی (درگذشت ۵۹۷ق)[۳۱]
الإنباء، ابن عمرانی (درگذشت ۵۸۰ق)[۳۲]
اُسدالغابه، ابن اثیر (درگذشت ۶۳۰ق)[۳۳]
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (درگذشت ۶۵۶ق)[۳۴]
در مقابل، منبع تاریخی معتبری که به کشتهشدن عمر بن خطاب در ماه ربیع الاول اشاره داشته باشد، یافت نگردید.
عید الزهراء
در ایران گاه در نهم ربیع الاول به تصور سالروز مرگ خلیفۀ دوم، محفلهایی برگزار میشده است که این مراسم از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران غیرقانونی اعلام شده [نیازمند منبع] و هم اکنون اکثریت مردم ایران از چنین مراسمی استقبال نمیکنند. این مراسم با نامهای عیدالزهراء، فرحه الزهراء، عمر کشان یا عمر کشون معروف شده است. به نظر میرسد این مراسم از قرن هفتم هجری به بعد در بین شیعیان وجود دارد و در عصر صفویان در بین مردم رایج بوده است.[۳۵]
بنا بر نقل ابن طاووس(م۶۶۴)، گروهی از عجمان در این روز جشن بر پا میکردند. از عبارت وی علت اصلی جشن مشخص نمیشود بلکه فقط به مرگ یکی از دشمنان اهل بیت اشاره میکند.[۳۶]با این حال گویی خودش آن نظر را قبول ندارد.[۳۷] میرمخدوم شریفی سنی مذهب معاصر صفویه در کتاب نواقض الروافض اشاره به این جشن کرده اما قاضی نور الله شوشتری در مجالس المومنین در کتابی به نام مصائب النواصب که نقدی بر نقض الروافض است مینویسد این کار مورد تایید علما نبود و در زمان ما متروک است.[۳۸]
برگزاری این مراسم در ایران ممنوع است و در سالهای اخیر توسط نیروهای انتظامی از برگزاری آن جلوگیری میشود. این مراسم در زمان رهبری امام خمینی ممنوع شد و وزیر کشور وقت به شدت با برگزارکنندگان این مراسم مقابله کرد.[۳۹][منبع بهتری نیاز است] همچنین در سال ۱۳۸۶ش آرامگاه منسوب به ابولؤلؤ در کاشان به دلیل برگزاری چنین مراسمی تعطیل شد.[۴۰]
مخالفت مراجع تقلید
آیت الله خامنهای:
«بعضیها به نام شاد کردن دل فاطمهزهرا(س) این روزها و در این دوران ما کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! میفهمید چه میگویم؟ بهترین وسیلهای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای اینکه نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، میدانید چه بود؟ گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما- چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار هم هستند؛ کنار هم هستند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیلهای پیدا کند، دلیل پیدا کند، نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما میخواهید انقلابش را قبول کنید، این است، میدانید چه فاجعهای اتفاق میافتد؟ بعضیها دارند به نام فاطمه زهرا(س) این کار را میکنند. در حالی که فاطمهزهرا(س) راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمهزهرا(س) در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوانهای پاک ما اینجور رفتند خونهایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالمگیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمهزهرا را شاد کند.»[۴۱]
آیت الله سید علی سیستانی:
باید بر مشترکات تمرکز کنید و دلیلی ندارد به مسائل اختلافی بپردازید. مشارکت کردن در ایجاد تفرقه حتی بهاندازه یک کلمه یا نصف کلمه جایز نیست. واجب است که از ادبیات تشنج آفرین پرهیز شود.[۴۲]
آیت الله محمد تقی بهجت درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا(س) توصیه میکرد که:
به بیان فضایل اهل بیت(ع) بویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود. به گفته وی، شیوه آیت الله بروجردی نیز همین بوده است؛ یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار. همچنین درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا بیان کردند: ” چه بسا… این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود. “[۴۳]
حدیث رفع القلم
در برخی مجالسی که به مناسبت عیدالزهراء برگزار میشود، روایتی بیان میشود که به رفع القلم معروف شده و میگویند این روز «روز رفع القلم» است و گناهان این روز در روز قیامت محاسبه نمیشود و میتوان در این مراسم هر حرفی را زد و این کار گناه نیست. این روایت با برخی آیات قرآن مانند آیه «و من یعمل مثقال ذره شراً یره»[۴۴] و روایاتی مانند «لا تنال ولایتنا الا بالعمل و الورع»[۴۵] در تضاد است.[۴۶]
حدیث رفع قلم در ترازوی نقد
آیت الله ناصر مکارم شیرازی در استفتائی درباره حدیث رفع القلم بیان داشته است:
اوّلًا: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص، در منابع معتبر نداریم. روایت مزبور از نظر سند اعتباری ندارد.
ثانیاً: بر فرض، چنین چیزی باشد (که نیست) مخالف کتاب خدا و سنّت است، و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست، و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست، و نباید به نام مقدّس اهل بیت (علیهم السلام) مجالس مشتمل بر گناه تشکیل داد. رفع قلم مخصوص به کودکان نابالغ و دیوانهها و حالت خواب است، و معاذ الله که ائمه معصومین (علیهم السلام) اجازه ارتکاب گناه به افراد در این ایام یا غیر این ایام داده باشند. و بر فرض اعتبار، معنای حدیث این است که اگر کسی لغزشی از او سر زد خداوند او را میبخشد، نه این که عمداً آلوده گناه شود.
ثالثاً: تولّی دوستان اهل بیت عصمت (علیهم السلام) و تبرّی از دشمنان آنها، جزء ارکان مذهب ماست؛ لکن تولّی و تبرّی راههای صحیحی دارد، نه این راههای خلاف، و نباید کاری کرد که شکاف در صفوف مسلمین بیفتد.[۴۷]
آیت الله جواد تبریزی هم در مورد این روایت معتقد است:
«روایت مزبور صحیح نیست و فرقی بین ایام نیست و معصیت، معصیت است.»[۴۸]
آیت الله صافی گلپایگانی نیز در مورد روز ۹ ربیع معتقد است:
این روز با سائر ایام در این جهت فرقی ندارد و مورد رفع القلم نیست.[۴۹]
پانویس
- مفید، الارشاد، ص۵۱۰
- صادقی کاشانی، «نهم ربیع، روز امامت و مهدویت»
- مجلسی، زاد المعاد، ص۲۵۸
- ج۲، ص۱۳۵۲.
- ج۲، ص۱۵۹.
- ج۳، ص۸۹۵ و ۹۴۳.
- ص۱۰۹.
- ص۱۳۹.
- ج۶، ص۱۳۸.
- ج۸، ص۴۱.
- ج۳، ص۲۶۵.
- ص۱۸۳.
- ج۲، ص۲۳۲۹.
- ج۲، ص۸۲۴.
- ج۱، ص۱۰۲.
- ج۱۱، ص۳۱۵.
- ج۱، ص۵۵.
- ج۳، ص۳۶۴.
- ج۱۰، ص۴۳۹.
- ص۱۴.
- ج۲، ص۲۳۸.
- ص۱۹۵.
- ص۲۵۰.
- ج۳، ص۱۱۵۲.
- ج۱، ص۷۰.
- ج۳، ص۹۲.
- ج۳، ص۱۰۵۴.
- ج۸، ص۱۵۰.
- ج۵، ص۱۹۱.
- ج۴۴، ص۱۴.
- ج۱، ص۲۹۱.
- ص۴۸.
- ج۴، ص۷۷.
- ج۱۲، ص۱۸.
- جعفریان، ص۸۳۵
- اقبال، ج۳، ۱۱۳
- جعفریان، ص۸۳۵
- مصائب النواصب، ج۲، ۲۴۲
- مقاله به نام کی؟به کام کی؟
- مصاحبه با مهندس غلامرضا حسنی مقدم، رئیس میراث فرهنگی کاشان
- خبرگزاری فارس.
- کتاب نهم ربیع، جهالتها و خسارتها، ص ۱۰۳ – ۱۱۹
- خبرگزاری ابنا.
- سوره زلزال، آیه ۸
- وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۴۷
- کتاب نهم ربیع، جهالتها و خسارتها، ص ۳۵
- کتاب نهم ربیع، خسارتها و جهالتها، ص ۱۰۳ – ۱۱۹
- کتاب نهم ربیع، خسارتها و جهالتها، ص ۱۰۳ – ۱۱۹
- کتاب نهم ربیع، خسارتها و جهالتها، ص ۱۰۳ – ۱۱۹.
منبع
منبع اصلی: نهم ربیع، خسارتها و جهالتها نوشته مهدی مسائلی، نشر وثوق، چاپ دوم، ۱۳۸۷ ه.ش.
ابن طاووس، علی بن موسی بن طاووس، تصحیح جواد قیومی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۴ق.
جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، قم، نشر انصاریان، چاپ ششم، ۱۳۸۱.
جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، نشرعلم، تهران، ۱۳۹۰ش.
حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، انتشارات آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ه.ق.
شوشتری، قاضی نورالله، مصائب النواصب، تصحیح قیس العطار، قم، دلیل ما، ۱۳۸۴ش.
صادقی کاشانی، مصطفی، «نهم ربیع، روز امامت و مهدویت»، مشرق موعود، س۶، ش۲۲ (تابستان ۱۳۹۱).
عصفری، خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، دارالفکر، بیروت.
مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۳ ه.ق/ ۲۰۰۳ م.
مفید، محمد بن نعمان، مسارالشیعه، ۴۱۳، چاپ دوم: دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ ق- ۱۹۹۳ م.
بازدیدها: ۴۴۰