بسم الله الرحمن الرحیم
فیش منبر
شرح خطبه فدکیه
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی
کانال فیش منبرومرثیه درایتا
https://eitaa.com/fishemenbarعرضه در سایت طلبه یار = https://www.talabeyar.ir
جلسه یازدهم
شرح خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم،
الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محّمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله
علی اعدائهم اجمعین.
حضرت زهرا(س) در ادامه میفرمایند:
* وَ أَنْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنْ لا إِرْثَ لَنا[۱]
و شما گمان میکنید که ما از پیامبر اکرم(ص) ارث نمیبریم.
* أَفَحُکْمُ الْجاهِلِیَّهِ تَبْغُونَ؟ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ. أَفَلا تَعْلَمُونَ؟
آیا شما حکم زمان جاهلیت را انتخاب کردهاید؟ چه کسی بهتر از خدا حکم میکند در نظر آنان که اهل یقیناند؟ آیا شما نمیدانید؟ در اینجا چند مطلب باید ذکر شود، اوّل آن که فدک بر طبق آنچه عامّه و خاصّه نقل کردهاند منطقهای بود یهودینشین و با زور و جنگ فتح نشده بود که مثل غنائم جنگی احکام خاصّی داشته باشد، یعنی از غنائم جنگی نبود و خود یهودیان بدون درگیری و جنگ این زمین را به پیغمبر اکرم(ص) دادند؛ لذا فدک اصلاً جزو فتوحات اسلامی نیست بلکه از اموال شخصی آن حضرت بود و مربوط به مسلمانان نمیشد. دوّم این که عامّه و خاصّه نوشتهاند که وقتی آیۀ وَ ٰاتِ ذَا القُرْبیٰ حَقَّهُ[۲] نازل شد که به خویشاوندانت حقشان را بده، پیغمبر اکرم(ص) در زمان حیاتشان حضرت زهرا(س) را خواستند و فدک را تقدیم ایشان کردند. هیچ کس هم این را انکار نکرد و لذا زمانی که پیغمبر رحلت کردند این زمین در تصرّف حضرت زهرا(س) بود و کارگرهای ایشان روی آن زمین کار میکردند و پس از غصب فدک، سردمداران سقیفه کارگران حضرت(س) را از فدک بیرون کردند. پس فدک نِحْلِه یا عطیه و بخششی بود که پیغمبر اکرم(ص) به دخترش هدیه کرد و بر اساس آیۀ شریفه صورت گرفته است. بنابراین صرفاً بر اساس عواطف و محبت پدری نبود بلکه به فرمان الهی بود. حتی خود حضرت زهرا(س) وقتی پس از ایراد این خطبه به منزل برمیگردد و با امیرالمؤمنین علی(ع) صحبت میکند میگوید هٰذَا ابنُ أَبیقُحافَهَ یَبْتَزُّنی نِحْلَهُ أَبی[۳] یعنی این پسر ابیقحافه است که عطیه پدرم را از من میستاند. امّا چه شد که فدک را غصب کردند با این که حضرت علی(ع)، ام ایمن و بعضی از موالی پیغمبر(ص) هم به عطیه بودن فدک شهادت دادند؟ پاسخ این که پس از سقیفه احساس کردند فدک حکم پشتوانۀ مالی برای اهلبیت را دارد، از طرفی هم نمیتوانستند آیۀ قرآن را انکار کنند، پس اوّل متوسّل شدند به اینکه گفتند این ملک پیامبر بوده امّا ایشان آن را بخشش و هبه نکرده است بعد دیدند که اگر این ملک ارث پیامبر باشد، باز هم به حضرت زهرا(س) میرسد زیرا بنابر فرض سردمداران سقیفه و از آنجا که زوجات از زمین مزروعی ارث نمیبرند پس باز هم این زمین به عنوان ارث باید به یگانه وارث پیغمبر یعنی حضرت زهرا(س) داده شود، پس آمدند حدیثی از پیامبر(ص) جعل کردند و گفتند در حدیث است که نَحْنُ مَعاشِرَ الْأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ وَ ما تَرَکْناهُ صَدَقَهٌ یعنی ما گروه انبیاء چیزی را به ارث نمیگذاریم و آنچه از ما باقی بماند صدقه است. پس از جعل این حدیث گفتند اگر این زمین ملک پیامبر هم بوده طبق این حدیث به ارث نمیرسد و ریختند و کارگرهای حضرت(س) را از فدک بیرون کردند و لذا حضرت زهرا(س) دقیقاً و جزءبهجزء همۀ مسائل را بازگو میکند تا هیچ چیز در تاریخ مبهم نماند و مشت این گروه را باز کند و جعل حدیث کردنشان را نشان دهد.
توجه کنید که بحث حضرت زهرا(س) با ابوبکر یک مجادله است یعنی حضرت میگوید به فرض که طبق نظر شما فدک بخشش نباشد پس ارث است لذا با قانون ارث با شما بحث میکنم و در ادامه حضرت به قوانین ارث در قرآن استدلال میکند.
* بَلی قَدْ تَجَلّی لَکُمْ کَالشَّمْسِ الضّاحِیَهِ أَنّی ابْنَتُهُ
آری برای همه شما مثل خورشید روشن است که من دختر پیغمبر هستم. یعنی این را که نمیتوانید انکار کنید که من یگانه وارث او هستم.
* اَیُّهَا الْمُسْلِمُونَ أَاُغْلِبَ عَلیٰ إِرْثی؟
ای مسلمانان آیا من مغلوب شوم بر ارثم؟
* یَابْنَ أَبیقُحافَهَ أَفی کِتابِ اللّهِ أَنْ تَرِثَ أَبٰاکَ وَ لاأَرِثَ أَبی؟
ای پسر ابیقحافه آیا در قرآن آمده که تو از پدرت ارث ببری ولی من از پدرم ارث نبرم؟ حضرت(س) میفرماید ما باید احکام و قوانین الهی را از قرآن اخذ کنیم. حال آیا قرآن تفاوتی بین من و شما در ارث بردن قائل شده؟ یعنی اگر ملاک کتاب خداست که فرقی در ارث بردن من و شما قائل نشده است و هر فرزندی از پدر ارث میبرد. در اینجا ممکن است ابوبکر بگوید من بنابر حدیث پیغمبر عمل کردم. حضرت(س) همین جا پاسخ این حرف ابوبکر را هم میدهد. حضرت(س) توجّه به آن حدیث جعلی دارد لذا ابتدا از نظر قرآنی بحث میکند؛ امّا چون ممکن است آنها به آن حدیث ساختگی متوسّل شوند بلافاصله میفرماید:
* لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً فَرِیّاً[۴]
همانا یک سخن دروغی را نسبت دادی. فری یعنی دروغ واضح و آشکار. یعنی شما آن حدیث جعلی را مطرح کردید.
* أَفَعَلیٰ عَمْدٍ تَرَکْتُمْ کِتابَ اللّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکُمْ؟
آیا شما عمدا کتاب خدا را ترک کردید و پشت سر انداختید؟ احتمال هم دارد که منظور این باشد که این کار شما ناشی از بیشعوری و بیاطلاعیتان نسبت به احکام قرآن است که آمدهاید حدیثی ساختهاید ضدّ قرآن! یعنی یا آیات قرآن را میدانستید آن وقت این حدیث را جعل کردهاید؟ یا اصلاً به آیات توجّه نداشتید و این کار را کردید.
* إِذْ یَقُولُ: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ»[۵]
آنجا که قرآن میگوید سلیمان از داود ارث برد. یعنی خدا که در قرآن تصریح کرد که داود از سلیمان ارث برد سپس چطور ممکن است پیغمبر(ص) حدیثی بگوید برخلاف قرآن؟
* وَ قالَ فیما قَصَّ[۶] مِنْ خَبَرِ یَحْیی بْنَ زَکَرِیّا إذْ قالَ: «رَبِّ… فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلیّاً یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ»[۷]
و آنچه حکایت کرده از داستان یحیی که زکریا به خداوند گفت: پروردگار من از جانب خودت به من ببخش جانشین و ولیی که از من ارث ببرد. ولی کسی است که پشت سر میآید و ولی میّت یعنی کسی که از بازماندگان میّت است. حضرت(س) بدینترتیب دو نمونه از ارث پیامبران در قرآن را شاهد میآورد و میگوید پس چرا من که پیغمبرزاده هستم نباید ارث ببرم؟ ضمن آن که قبلاً هم اشاره کرد که از نظر قانون ارث هم در قرآن فرقی بین من و شماها نیست. از نظر پیغمبرزاده بودن و ارث پیامبران هم که معلوم شد آن حدیث ساختۀ شما بوده است؛ و بعد آیۀ دیگری میآورند برای ارث که به طور کلّی در قرآن آمده است و کسی از آن استثناء نشده است.
* وَ قٰالَ: «اُولُو الأرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلیٰ بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللّهِ»[۸]
و خویشاوندان بعضی به بعضی دیگر در کتاب خدا سزاوارترند.
* وَ قٰالَ: «یُوصِیکُمُ اللّهُ فی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظَّ الْأُنْثَیَیْنِ»[۹]
و سفارش میکند خداوند شما را که برای پسران دو سهم دختران را قرار دهید.
* وَ قالَ: «إنْ تَرَکَ خَیْراً لِوَصیَّهُ لِلْوالِدَینِ وَ الْأَقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی الْمُتَّقینَ»[۱۰]
و میگوید انسان همین که نشانههای مرگ را در خود دید اگر چیزی دارد باید برای والدین و خویشاوندان به نیکی وصیت کند این حقی است بر متّقین.
تا اینجا حضرت(س) یکییکی آیات قرآن را قرائت کرده و از آنها نتیجه گرفت که حرف آن گروه در مورد ارث نبردن از پیامبران خلاف قرآن است. تا اینجا حضرت به دو دسته از آیات استناد کردند: اوّل آیات خاص که مربوط است به ارث در میان پیامبران و فرزندانشان. دوّم آیات عام که طبق قرآن کریم هر کسی از مؤمنین از پدرش ارث میبرد که آیۀ آخر اشاره دارد به اینکه پیغمبر هم میخواست به اموال شخصی خودش وصیت کند برخلاف حدیث جعلی شما. حال میفرماید:
* فَزَعَمْتُمْ أَنْ لاحَظْوَهَ لی وَ لا إِرْثَ لی مِنْ أَبی وَ لاْرَحِمَ بَیْنَنا
شما گمان کردید که من بهره ندارم و من از پدرم ارث نمیبرم و یا بین من و پدرم نسبتی نیست؟ همه از پدرانشان ارث میبرند الاّ من؟ همه پیغمبرزادهها ارث میبرند الاّ من؟ حضرت(س) آنها را در دوراهی قرار میدهد به قول طلبهها یا باید از ناحیۀ حکم وارد شوید یا موضوع. میفرماید یا باید بگویید این حکم ارث برای من نیست، یا باید بگویید تو فرزند پیغمبر نیستی. راه سومی ندارید. از طرفی همۀ شما که قبول دارید من دختر پیغمبر هستم. آیات قرآن هم که استثنایی در مورد حکم ارث ندارد بلکه تصریح دارد که همۀ فرزندان حتی پیغمبرزادهها ارث میبرند.
* أَفَخَصَّکُمُ اللّهُ بِآیَهٍ أَخْرَجَ أَبی مِنْها؟[۱۱]
آیا خداوند آیهای دارد که اختصاص به شما دارد و پدر من از آن استثناء شده؟ یعنی کدام آیهای است که میفرماید شما از پدرانتان ارث میبرید امّا پدر من نمیتواند برای فرزندش ارث بگذارد؟ در اینجا حضرت به یک مطلب دیگر اشاره میکند تا آن گروه را رسوا کند. میدانید که قانونی در فقه داریم که لایَرِثُ الْکافِرُ مِنَ الْمُسْلِمِ یعنی فرزند اگر کافر بود از پدر مسلمان ارث نمیبرد. حضرت میفرماید:
* أَمْ تَقُولُونَ إنَّ أَهْلَ مِلَّتَیْنِ لایَتَوارَثانَ؟
آیا میگویید که اگر دو نفر از دو دین بودند از یکدیگر ارث نمیبرند. این مطلب را من هم قبول دارم امّا:
* أَوَلَسْتُ أَنَا وَ أَبی مِنْ أهْلِ مِلَّهٍ واحِدَهٍ؟
مگر من و پدرم از یک دین نیستیم. یعنی آیا شما مرا مسلمان نمیدانید؟ ببینید حضرت زهرا چقدر استدلالی بحث کرد فرمود قرآن که ارث را برای همه مطرح کرده است، نسبت من هم که با پیغمبر ثابت و روشن است فقط یک راه دارید آن هم این که بگویید تو مسلمان نیستی.
[۱]. نسخۀ دیگر: و انتم الان تزعمون ان لا ارث لنا.
[۲]. اسراء /۲۶٫
[۳]. نسخۀ دیگر: نحیله ابی.
[۴]. مریم /۲۷٫
[۵]. نمل /۱۶٫
[۶]. در نسخههای دیگر: مع ما اقتصّ، فیما اقتصّ.
[۷]. مریم /۵ و ۶٫
[۸]. انفال /۷۵٫
[۹]. نساء /۱۱٫
[۱۰]. بقره /۱۸۰٫
[۱۱]. در نسخه دیگر: اخرج محمداً.
بازدیدها: ۱۶۵