هنر صبر و استقامت

بازدید: 706 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

فیش منبر

هنر صبر و استقامت

 در زندگی مشترک  

کانال فیش منبرومرثیه درایتا

https://eitaa.com/fishemenbar

عرضه در سایت طلبه یار = https://www.talabeyar.ir

http://news.masjed.ir/MediaServer/htIRXrPfntdlT7Hdx7Pvw0/51454_0_2017_2_500_0_0_jpg_0_0/%d9%87%d9%86%d8%b1-%d8%b9%d8%a8%d9%88%d8%af%db%8c%d8%aa-%d9%88-%d8%a8%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d8%b2%d9%87%d8%b1%d8%a7-%d8%b3.jpg

شیوه راهبردی حضرت زهرا (س) در مقابل این همه سختی و مشکلات، «صبر و استقامت هنرمندانه» و زیبایی بوده که ایشان از خود بروز داده‌اند و آن حضرت با رفتارهای صبورانه خویش، بزرگ‌ترین درس عملی در برابر مشکلات را برای همگان به نمایش گذاشته‌اند.

ایجاد انگیزه

بعد از عملیات خیبر، در اردوگاه موصل، همه اسرا را به بهانه‌های مختلف می‌زدند. تا اینکه یک روز پنجاه نفر را به همراه مرحوم آقای ابوترابی به اردوگاه موصل آوردند. شب اول آن‌ها را کتک نزدند؛ اما غروب روز بعد، پس‌ازاینکه آمار گرفتند و اسرا به آسایشگاه‌ها رفتند، سربازان عراقی کابل به دست به طرف آسایشگاه آقای ابوترابی، رفتند. ما متوجه مسئله شدیم و فهمیدیم که برنامه پذیرایی در پیش است.

با هر زحمتی که بود خود را پشت پنجره آسایشگاه ایشان رساندیم؛ اما نتوانستیم از اتفاق‌های درون آسایشگاه آگاه شویم. تا اینکه صبح شد و از بچه‌ها ماجرا را پرسیدیم، جواب دادند: دیشب عراقی‌ها آقای ابوترابی را مجروح کردند و الآن در بیمارستان است. 

شاهدان و ناظران صحنه چنین تعریف می‌کردند: ما داخل آسایشگاه بودیم که در باز شد و ستوان ژاپنی (ما به او ژاپنی می‌گفتیم، چون چشمانش مثل ژاپنی‌ها بود و مرد بسیار بدشکل و بدقیافه‌ای بود) وارد شد و همه ما را در گوشه‌ای جمع کرد و گفت: ما به شما احترام کردیم؛ ولی شما احترام پذیر نیستید. سپس دستور داد ما را بزنند. بعد از آن پرسید: کدام یک از شما ابوترابی هستید؟ حاج‌آقا ابوترابی دستشان را بلند کردند. ایشان را وسط آسایشگاه بردند و با کابل محکم او را زدند. 

بعد از مدتی از ایشان خواستند تا به امام خمینی (ره) جسارت کند. (آنان معتقد بودند اگر زبان آقای ابوترابی باز شود و به امام (ره) توهین کند، عقده عراقی‌ها هم باز می‌شود؛ ضمن اینکه فتح بابی است تا دیگران هم این کار را بکنند.) 

بعد از امتناع مرحوم ابوترابی، این بافه‌ها بود که بالا و پایین می‌رفت و ایشان همچنان امتناع می‌کرد و یا زهرا! می‌گفت. ضربات پی‌درپی کابل بر پیکر نحیف این فرزند فاطمه می‌خورد و ایشان فقط صدا می‌زد: یا زهرا! یا زهرا!

خلاصه، آن‌قدر با کابل به ایشان زده بودند که خون از سینه مبارکشان فواره زده و بی‌حال شده بود.

آقای ابوترابی در این حال، اعلام می‌کند که ای مادرم زهرا (س)! اگر آن روز سینه مبارکتان در حمایت از رهبری شکست، من هم تا جایی که در حمایت از امام، سینه‌ام به خون، آغشته شد، استقامت کردم.

به نظر شما آقای ابوترابی و امثال ایشان که مشکلات عدیده و بسیار زیاد را در راه دفاع از حریم ولایت و دین و وطن اسلامی، تحمل می‌کردند و صبر و استقامت می‌ورزیدند، این را از چه کسی آموخته بودند.؟

ما در سختی‌ها و مشکلات باید از چه کسی الگو بگیریم؟

آیا کسی هست که هم بتواند الگوی ما باشد و هم الگوی بزرگانی همچون مرحوم ابوترابی (ره) و هم الگوی ائمه (ع)؟

متن و محتوا

بر اساس فرمایشات خود ائمه (ع)، حضرت زهرا (س) سرمشق ائمه (ع) و همه مؤمنان است. در توقیع شریفی که از ناحیه امام زمان (عج) صادر شده، چنین آمده است: «وَ فِی ابْنَهِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ؛ در دختر رسول خدا (ص) برای من الگویی نیکو است.»

امام حسن عسکری (ع) حضرت فاطمه (س) را به عنوان حجت الهی بر ائمه (ع) معرفی نموده و می‌فرماید: ««نَََحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَهُ حُجَّهُ اللَّهِ عَلَیْنا؛ ما (ائمّه) حجت خدا بر مردم هستیم و مادرمان فاطمه (س) حجت خدا بر ماست»

یکی از اصحاب امام رضا و امام جواد (ع) به نام موسی بن قاسم می‌گوید: «روزی به محضر امام جواد (ع) رسیدم و گفتم که من به مکه می‌روم و طواف‌های من در روز اول به نیت رسول‌الله (ص)، روز دوم به نیت امام حسن (ع) و … تا امام جواد (ع) بوده است، گاهی هم به نیت مادرتان طواف می‌کردم، ولی این کار در برنامه همیشگی من نبوده است. حضرت فرمودند اگر این دفعه به مکه مشرف شدی، بیش از همه برای مادرم فاطمه طواف کن که او از همه بالاتر است و این با فضیلت‌ترین عملی است که تو انجام می‌دهی.»

دقت در روایات ذکر شده، ما را نسبت به جایگاه حضرت زهرا (س) آگاه می‌کند و تا حدودی شخصیت آن حضرت را برای ما تبیین می‌نماید و وقتی آن حضرت الگو و حجت بر ائمه (ع) به طریق اولی الگو و سرمشق و حجت بر ما نیز می‌باشد. بنابراین درس گرفتن از محضر ایشان برای ما ضروری است.

فاطمیه فرصت مغتنمی است که در آن می‌توان علاوه بر تعظیم شعائر و عرض ارادت به محضر سیده نساء عالمین ـ بی بی فاطمه زهرا (س) و دیگر معصومین (ع) ـ روش هنرمندانه زیستن را از حضرت زهرا (س) آموخت. 

در زندگی کوتاه آن حضرت، انواع حوادث و مشکلات و مصائب متعددی رخ داده و به نوعی تمام زندگی حضرت (س) همراه با سختی مظلومیت بوده است. در این مجلس می‌خواهیم از این زاویه، زندگی حضرت زهرا (س) را مورد بررسی قرار دهیم و با شیوه مقابله حضرت با این سختی‌ها بیشتر آشنا شویم و آن شیوه را سرمشقی برای مقابله با سختی‌های زندگی خود قرار دهیم.

در حریم فاطمیه مرغ دل پر می‌زند ناله از مظلومی زهرای اطهر می‌زند

در سال پنجم بعثت فاطمه (س) به دنیا آمد و آن زمان اوج اذیت و آزار مشرکین مکه نسبت به پیامبر (ص) بود. فاطمه (س) در شعب ابوطالب و در زمان محاصره اقتصادی دشمن، پنج‌ساله بودند. در ده ساله ابتدای بعثت پیامبر (ص)، مشرکین بیش از نود جنگ بر پیامبر تحمیل کردند. حضرت فاطمه (س) شهادت تمام اقوام را تحمل کردند.

ابن ابی الحدید معتزلی از واقدی نقل کرده که: در هنگام غزوه احد، فاطمه زهرا (س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و به سوی کوه احد به راه افتادند. در این بین چشمش به چهره مجروح پدرش افتاد. پدر را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد. سپس آبی فراهم نمود و خون‌های چهره رسول خدا (ص) را شست و شمشیر او را پاک کرد و آبی به دست آن حضرت داد که بیاشامد، ولی نشد.

حتی در برخی از منابع آمده که حضرت زهرا (س) به همراه ۱۳ از زنان دیگر مسلمانان، از ابتدا در این غزوه حضور یافتند و به رزمندگان نان‌وآب می‌رساندند و جراحاتشان را پانسمان می‌نمودند.  

حضرت زهرا (س) در سن پنج‌سالگی با مرگ مادرشان حضرت خدیجه روبرو می‌شود و در سن هجده‌سالگی، مرگ پدر را تحمل کردند.

خلاصه آنکه تفسیر همه مشکلات زندگی حضرت زهرا (س) را می‌توان با این بخش از زیارت‌نامه آن حضرت تبیین نمود: «یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ بِهِ صَابِرَه؛ ای کسی که خداوند تو را آفرید و پیش از آفریدنت تو را امتحان کرد و تو را در آنچه امتحان کرد ثابت و صابر یافت.»

شیوه راهبردی حضرت زهرا (س) در مقابل این همه سختی و مشکلات، «صبر و استقامت هنرمندانه» و زیبایی بوده که ایشان از خود بروز داده‌اند و آن حضرت با رفتارهای صبورانه خویش، بزرگ‌ترین درس عملی در برابر مشکلات را برای همگان به نمایش گذاشته‌اند.

از آنجا که سبک زندگی فاطمی (س) ابعاد زیادی دارد و روحیه هنرمندانه «صبر و استقامت» بر تمامی زندگی آن حضرت سایه افکنده بود و حضرت در تمامی زوایای زندگی این راهکار عملی را در دستور کار خود قرار داده بود، در این جلسه تنها به صبر و استقامت در زندگی مشترک آن حضرت می‌پردازیم.

هنر صبر و استقامت در زندگی مشترک

یکی از محورهای مهم زندگی حضرت زهرا (س)، زندگی زناشویی ایشان بود که تقریباً مدت ده سال به طول انجامید و حضرت نیک می‌دانست که برای موفقیت در محیط خانه و منزل به کیمیای صبر و تحمل نیاز می‌باشد.

در هر خانواده‌ای که عنصر صبر آسیب ببیند، بنای محبت و استحکام نیز آفت خواهد پذیرفت. درس گرفتن از زندگی پربار حضرت فاطمه (س)، راهکارهای ارزنده‌ای برای صبر پیشگی در برابر سختی‌ها در مقابل همه خانواده‌ها قرار می‌دهد. حضرت زهرا (س) در سن پایین با علی (ع) پیمان ازدواج بست و از میان خواستگاران، علی (ع) را با وجود زهد و ساده‌زیستی‌اش برگزید. 

محورهای صبر و شکیبایی حضرت فاطمه (س) در همسرداری و همراهی با علی (ع) را می‌توان در پنج مورد زیر برشمرد: 

۱. تحمل سرزنش جاهلان و دشمنان علی (ع)

حضرت فاطمه (س) زمانی به ازدواج با امام علی (ع) پاسخ مثبت داد که علی (ع) هیچ سرمایه‌ای نداشت و تنها دارایی او برای ازدواج، یک زره بود که آن هم صرف تهیه وسایل ضروری زندگی مشترکشان شد. آن وسایل عبارت بود از: حصیر، لیوان، گلیم، کوزه، آسیاب دستی، مشک، پوست گوسفند، پرده و… . 

از این رو، آن حضرت دائماً از سوی کسانی که از فلسفه حیات و رمز و راز سعادت و شأن و مقام او و علی (ع) بی‌خبر بودند، و همچنین از سوی عده‌ای از دشمنان حضرت علی (ع)، مورد سرزنش بود. سرزنش از این باب که چرا با فردی ثروتمندتر ازدواج نکرده تا از مشکلات زندگی برهد؟ و چرا از میان آن همه داوطلبان، ازدواج با علی (ع) را پذیرفته است؟

سرزنش از این بابت که او لباسی زیبا ندارد. خانه‌اش محقر و گلین است؛ هیچ‌گونه وسایل زینتی و تزئینی در خانه آنان وجود ندارد!

سه روز پس از عروسی، پیامبر اسلام (ص) به خانه فاطمه (س) آمد و احوال او را جویا شد و از او پرسید: «شوهرت را چگونه یافتی؟» حضرت فاطمه فرمود: جمعی از زنان قریش نزد من آمدند و به من گفتند: رسول خدا تو را به ازدواج مردی تهی‌دست در آورده است. ولی «پدر جان! من شوهرم را بهترین شوهر یافتم»

آنگاه پیامبر (ص) فرمود: «سوگند به خدا در خیرخواهی تو کوتاهی نکردم، شوهر تو در تقدّم به اسلام از همه پیش‌تر است و در علم، از همه عالم‌تر، و در حلم از همه بردبارتر است».

سپس به حضرت فاطمه (س) سفارش کرد: «دخترم شوهر تو نیکو شوهری است در همه امور او را اطاعت کن». و آنگاه رو به علی (ع) کرد و فرمود: «با همسرت مدارا و مهربانی کن»

این ملاک‌هایی که پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) برای ازدواج بیان کردند، ما چقدر در ازدواج فرزندانمان ملاک‌های دینی را در نظر می‌گیریم؟ آیا به همان اندازه‌ای که به مادیات و وضع مادی دختر و خانواده‌اش یا خواستگار دخترمان اهمیت قائلیم، برای دین‌داری طرف مقابل فرزندانمان نیز توجه داریم؟ چقدر می‌توانیم در برابر وسوسه‌های این‌چنینی صبر و تحمل داشته باشیم؟ 

همه این موارد از قشر صبر بر طاعت الهی است که یکی از مصادیق بارز صبر و تحمل قلمداد می‌شود.

حضرت زهرا (س) نه تنها خود بر مشکلات و سختی‌ها صبر می‌نمود بلکه این صبر را به گونه به دیگران نیز منتقلمی نمود. امیرالمؤمنین (ع) دراین‌باره می‌فرماید: «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ‏ عَنِّی‏ الْهُمُومُ‏ وَ الْأَحْزَان‏؛ هرگاه به چهره فاطمه (س) می‌نگریستم، تمام غم و اندوهم برطرف می‌شد.»

۲. تحمل سختی‌های کار منزل و خدمت در خانه

حضرت زهرا (س) در زمان حیات بابرکتش کارهای سنگین و طاقت‌فرسای خانه را انجامی داد. کارهایی از قبیل آسیاب کردن گندم، جارو و نظافت منزل، طبخ غذا، نگهداری از فرزندان خردسال، و … البته امروزه در برخی از مناطق کشور ما نیز این کارها بر دوش زنان است و هنوز برخی از شیرزنان هستند که این‌چنین کارهای سنگینی را بر دوش می‌کشند، ولی اغلب زنان جامعه ما تن‌پرور شده‌اند و برای انجام کوچک‌ترین کارهای منزل مستخدم می‌گیرند و یا به دیگران می‌سپارند.

حضرت فاطمه (س)، کارهای خانه را با حضرت علی (ع)، تقسیم کرد و خمیر کردن آرد، نان پختن، تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون از خانه از قبیل جمع‌آوری هیزم و تهیه مواد اولیه غذایی را علی (ع) انجام دهد.

از امام صادق (ع) نیز در این‌باره نقل شده است: «تقسیم کار با رهنمود رسول خدا (ص) انجام گرفت؛ وقتی آن حضرت بیان داشت که کارهای داخل منزل را فاطمه (س) و کارهای بیرون از خانه را علی (ع) انجام دهد، فاطمه (س) با خوش‌حالی این‌گونه فرمود: «جز خدا کسی نمی‌داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه‌ای خوش‌حال شدم؛ زیرا رسول‌الله (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.»

در حدیث آمده: روزی رسول خدا (ص) وارد خانه دخترش زهرا (س) شدند و مشاهده کردند که دختر و دامادش هر دو مشغول کارند و به کمک یکدیگر در کنار آسیاب دستی نشسته و به آرد کردن می‌پردازند، 

آن حضرت پس از سلام و احوال‌پرسی فرمودند: ایُکُمَا اعیی؟ کدام‌یک خسته‌ترید تا من جای او بنشینم و کار را به پایان برسانم.؟ علی (ع) عرض کرد: یا رسول‌الله دخترت فاطمه (س)

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: «هنگامی که رسول خدا (ص) فاطمه را دید لباسی از پشم شتر پوشیده و با دست؛ آسیا می‌گرداند و فرزند خود را شیر می‌دهد، اشکش روان شد و  به فاطمه (س) عرض کرد: دختر عزیزم از تلخی و سختی‌های دنیا به خاطر شیرینی و حلاوت آخرت در گذر. حضرت فاطمه (س) فرمودند: «یَا رَسُولَ اللَّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ عَلَى‏ نَعْمَائِهِ‏ وَ الشُّکْرُ لِلَّهِ؛ ای فرستاده خدا (ص)، من پروردگار را برای نعمت‌هایش سپاسگزاری می‌کنم.»

در این هنگام خداوند این آیه را نازل کرد: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی» 

ما چقدر در برابر مشکلات زندگی مشترک که در اکثر زندگی‌ها وجود دارد، قدرت تحمل داریم؟

چقدر فرزندانمان را برای طی کردن روزهای سخت و بحرانی آموزش و تعلیم داده‌ایم؟

تا چه اندازه در برابر مشکلات مالی و اقتصادی همسران خود صبور هستیم و اعتراض نمی‌کنیم؟

امام صادق (ع) می‌فرماید: «مِنْ‏ بَرَکَهِ الْمَرْأَهِ خِفَّهُ مَئُونَتِهَا؛ از برکات اخلاقی و فکری زن خوب این است که هزینه و خارجش کم باشد.» 

آن حضرت در روایت دیگری می‌فرماید: «وَ المَرْأَهُ الصَّالِحَهُ أَحَدُ الْکَاسِبَیْن‏؛ زن خوب زنی است که در اداره خانه و صرفه‌جویی در مصرف، یاور و همکار شوهر به‌حساب آید.»

متأسفانه یکی از مشکلات امروز جامعه ما، روحیه رفاه‌طلبی هست که در فکر اکثر افراد جامعه به نوعی رسوخ پیدا کرده است و باید این فرهنگ غلط از خانواده‌ها گرفته شود.

توجه داشته باشیم که حضرت زهرا (س) دختر حاکم جامعه اسلامی بود و می‌توانست با استفاده از این موقعیت بهترین زندگی را برای خودش مهیا کند و امتیازات زیادی برای خودش و فرزندانش کسب نماید. ولی با این وجود زندگی زاهدانه را برگزید و هنرمندانه در برابر همه سختی‌ها و مشکلات صبر و استقامت ورزید.

۳. تحمل فراق امیر‌المؤمنین علی (ع) در طول جنگ‌های صدر اسلام

 سخت بودن غیبت پدر خانواده یک‌طرف، انجام کارهای منزل طرف دیگر، رسیدگی به امور فرزندان خردسال را هم اضافه کنید. تازه حضرت امیر وقتی برمی‌گشتند خستگی سفر و زخم‌ها و جراحت‌های احتمالی را هم در نظر بگیرید. یک زن تا چه حد باید سعه‌صدر و استقامت داشته باشد تا بتواند بین همه این کارها را جمع کند هم کانون زندگی خانوادگی را گرم نگه دارد و هم رابطه صحیح خود را با ولی و امام خود حفظ نماید.

باز هم یک سؤال اساسی! 

تا به حال به علت طلاق‌های بسیار زیاد در کشور فکر کرده‌اید؟

دقت کرده‌اید که بیشتر طلاق‌ها در سال‌های اول زندگی صورت می‌گیرند؟

به این مطلب نیز توجه داشته‌اید که خانواده‌ها هم نسبت به مسئله طلاق کم‌توجه شده‌اند و حتی در برخی موارد خدای‌ناکرده آتش‌بیار معرکه جدایی و طلاق، خانواده‌های زوجین می‌باشند!

البته که این عارضه و درد اجتماعی، عوامل مختلفی دارد، ولی به یقین می‌توان گفت که عدم تحمل و جزع‌وفزع و آماده نبودن و مهارت نداشتن زوج‌های جوان در مواجهه با مشکلات زندگی، اعم از اقتصادی، فرهنگی، عاطفی، ارتباطی و نداشتن هنر صبر و استقامت ورزی از اساسی‌ترین عوامل بروز طلاق هست.

۴. تحمل رنج و غم‌های علی (ع) و همراهی با وی

این بخش از صبر و استقامت حضرت زهرا (س) بیشتر با توجه به زمان بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) بر می‌گردد. جمله زیر را بسیار شنیده‌اید: 

«هرگاه که خانه می‌آمدم و نگاهم به فاطمه می‌افتاد، همه غم و غصه‌هایم برطرف می‌شد.»

فاطمه (س) پس از مرگ پدر عمر چندانی نکرد، فاصله وفات او با پیامبر (ص) را حدود ۲ تا ۳ ماه ذکر کردند. ولی همین مدت کوتاه به تنهایی معادل با تمام رنج‌ها و محنت‌های دوره‌های گذشته حیات بود. آنچه فاطمه (س) در گذشته از جام بلا نوشیده بود، اینک تجدید خاطره شده و مجدداً با همان شدت و بلکه بیشتر در برابر او حضور یافتند.

خود مرگ پدر یکی از بزرگ‌ترین ضربه‌هایی است که به دختر وارد می‌شود، به‌ویژه اگر پدر حضرت رسول باشد و دختر فاطمه و بضعه الرسول و پاره تن پیغمبر.

مصیبت بعدی که بلافاصله اتفاق افتاد برپایی سقیفه ملعونه و غصب خلافت امیرالمؤمنین بود که حضرت را بر آن داشت که در مسجد آن خطبه غرای فدکیه را ایراد فرمایند و به غاصبین خلافت حقیقت را گوشزد کنند.  

حضرت زهرا (س) شاهد آن بود که بر گردن شکننده در  قلعه خیبر ریسمان انداختند و او را کشان‌کشان به مسجد بردند تا از او بیعت بگیرند. 

در این دوران طاقت‌فرسا، زهرا (س) باید وظیفه خود را در دفاع از حریم ولایت انجام می‌داد تا جایی که باید سینه و پهلویش به دست شقی‌ترین اشقیاء در هم می‌شکست و فرزند بزرگوارشان سقط می‌گردید.

این‌ها که گفته شد و ما برای همه آن‌ها اشک می‌ریزیم درواقع مصیبت‌ها و ابتلائات زندگی حضرت زهرا (س) بود. ولی می‌بینیم که حضرت با آن ایمان و اعتقاد صحیحی که داشتند و با بصیرت و بینش دقیق این مسیر را باکمال صبر و استقامت طی کردند و همه توانشان را گذاشتند که از حریم ولایت دفاع کنند. چه آن زمانی که پدرشان در قید حیات بودند و گردوغبار از چهره ایشان می‌زدودند و مرهم دردهایشان و مونس تنهایی پدر بودند و چه زمانی که همسرشان به عنوان ولی مؤمنان انتخاب شدند و در دفاع از حریم ولایت کوتاهی نکردند. 

در کل فاطمه (س) در زندگی مشترک به دشواری‌های سختی مبتلا شد که اگر نبود مقاومت و ایستادگی او، و اگر نبود ظرفیت بالای روحی و تحمل فاطمه (س)، ناگوارهای سختی برای او پدید می‌آمد.

مادران شهدا نیز در دوران ما مصداق واقعی هنرمندی در صبر و استقامت در رنج‌ها و مصیبت‌ها هستند.

مادر شهیدی نزد امام خمینی (ره) می‌رسد، عکس اول را نشان می‌دهد: «این پسر اولمه، محسن»؛ عکس دوم را روی آن می‌گذارد: «این پسر دومم، محمد، سنش دو سال از محسن کمتره»؛ عکس سوم را بالا می‌گیرد و تا می‌خواهد حرفی بزند، می‌بیند که شانه‌های امام (ره) از گریه می‌لرزد. عکس‌ها را جمع می‌کند و زیر چادرش می‌گیرد و به‌طور جدی می‌گوید: «۴ تا پسر را دادم تا اشک شما را نبینم!»

آیا می‌توان گفت این صبر و تحمل، یک صبر معمولی و عادی است؟ این‌یک مقاومت و ایستادگی هنرمندانه و زیبا است که این مادر شهید و دیگر مادران شهدا از خود بروز داده‌اند.

گریز و روضه

حضرت زهرا (س) کوه صبر و استقامت بود؛ اما کاری کردند که بالاخره همین زهرا (س) در بستر بیماری افتاد و ذره ذره در مقابل دیدگان امیرالمؤمنین (ع) آب شد. تا اینکه بعد از ماجرای جسارت به حضرت زهرا ارواحنا فداه در کوچه، حال حضرت وخیم تر شد و در بستر افتاد. 

آنقدر غم و اندوه بر حضرت زهرا ارواحنا فداه مستولی بود که ساعت به ساعت از حال می‌رفت. در یکی از روزها بلال را فراخواند و از او خواستند اذان بگوید تا یاد روزهای پیامبر (ص) برایشان زنده شود. چراکه بلال بعد از شهادت آن حضرت برای کسی اذان نگفته بود.

بلال! اذان بگو که، یاس کبود دل‌تنگ است اذان بگو که اذان تو، آسمان رنگ است

اذان بگو که پس از رحلت رسول خدا مصاحب دل من، ناله شباهنگ است

اذان بگو به صدای بلند، افشا کن که پشت پرده ایمان، فریب و نیرنگ است

بلال برو بالای مأذنه بگو چه خبر شده! بگو که پاره تن پیغمبر (ص) رنج‌ها دیده! 

اذان بگو که بدانند بعد پیغمبر نصیب آینه‌های خدانما سنگ است

نه من غبار یتیمی نشسته بر رویم ببین جمال آینه‌هایم مکدر از زنگ است

بی‌بی زهرا (س) دل‌تنگ اذان بلال شده، ولی نه هر اذانی، بلکه تنها اذانی که بگوید:

بگو که اشهد ان علی ولی الله بگو که لحن مناجات من غم آهنگ است

بگو آی مردم! این همان علی است که پیغمبر در جلوی چشمان شما دستش را بالا آورد، حالا عده‌ای همان دست‌ها را با طناب بستند! و کشان‌کشان به سوی مسجد می‌برند! ای‌وای بر شما!

بگو که فاطمه در حشر اگر ناز کند کُمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است

بلال به این مردم یک پیغام دیگری را  هم برسان:

بگو که فاطمه این یکی دو روز مهمان است سفر به خیر بگویید وقت ما تنگ است

هنگامی که بلال به درخواست حضرت زهرا ارواحنا فداه به سمت مأذنه می‌رفت، حضرت به فضه فرمود: «بستر مرا نزدیک در ببر تا صدای اذان را بهتر بشنوم.» فضه بستر حضرت ارواحنا فداه را در مکانی که امر فرموده بودند آماده کرد و بانوی پهلو شکسته در آن جای گرفت. آنگاه بلال اذان را شروع کرد و گفت: (الله اکبر). با صدای او حضرت زهرای اطهر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه ناله‌ای کردند. تا هنگامی که بلال گفت: (اشهدُ اَنَّ مُحَمَّدً رَسُولُ الله)، صدای ناله حضرت ارواحنا فداه بلند شد و عرض کردند: «یا ابتاه! یا رسول الله! نامت بر مناره ها گفته می شود و جسمت در قبر است. وای پدرم!»

آنگاه حضرت بیهوش شدند، و حسنین (ع) دوان دوان نزد بلال آمدند و گفتند: «بلال، اذان را قطع کن که مادرمان از هوش رفت.»

زهرا جان! شما نام بابا را شنیدید و بی‌هوش شدید؛ اما چه گذشت بر بانوان و دختران حسینت که از کوفه تا شام، صدای قرآن خواندن را از سربریده می‌شنیدند و می‌دیدند و وقتی صدا به ناله بلند می‌کردند با تازیانه آنان را می‌زدند ….

 منبع:

. روش داستانی.

. رنج غربت داغ حسرت (خاطرات آزادگان از دوران اسارت)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).

. بحار الأنوار، ج‏۵۳، ص۱۸۰.

. عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج۱۱،  ص۱۰۳۰.

. الکافی، ج ۴، ص۳۱۴.

. شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص ۳۵ – ۳۶.

. عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج‏۱۱، ص ۲۵۱.

. کتاب المزار- مناسک المزار (للمفید)، ص ۱۷۸.

. الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج‏۱، ص ۳۶.

. کشف الغمه فی معرفته الائمه (ع)، ج۱، ص ۳۶۲.

. نهج‌الحیاه، ص ۱۶۸.

. مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۴۸.

. بحارالانو.ار، ح۴۳، ص ۵۰.

. المناقب لآل ابی طالب (ع)، ج۳، ص۳۴۲.

. ضحی/۵.

. الکافی، ج۵، ص ۵۶۴..

. امالی للصدوق، ص ۶۱۴.

. زندگانی حضرت فاطمه (س)، رسولی محلاتی, ص۷۰.

. المؤسسه الکبری عن فاطمه الزهراء (س)، ج ۱۴، ص ۱۲۵.

 

بازدیدها: ۱۴۸۰

ادامه مطلب