اولین های حضرت خدیجه کبری (استاد رفیعی)

بازدید: 926 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

فیش منبر

اولین های حضرت خدیجه کبری

*استاد رفیعی *

کانال فیش منبر و مرثیه در ایتا

https://eitaa.com/fishemenbar

سایت طلبه یار = https://www.talabeyar.ir

در موارد متعددی خدیجه کبری اول است. این اول بودن خودش یک امتیاز است. «وَ السَّابِقُونَ‏ السَّابِقُونَ‏، أُولئِکَ الْمُقَرَّبُون‏» (واقعه/۱۰ و ۱۱) بالاخره خود اول بودن امروز یک امتیاز در دنیا است.

می‌گویند: ایشان اولین نفر کنکور است. اولین نفر در این مسابقه ورزشی است. اولین کسی است که این اختراع را انجام داده و به نام او ثبت می‌شود. همه‌ی دنیا هم برای اولین‌ها احترام ویژه قائل هستند. حتی در اختراعات دنیا، الآن با اینکه برق اینقدر گسترش پیدا کرده، اما باز هم نام ادیسون را می‌برند. می‌گویند: اول کسی که در این عرصه ورود پیدا کرد ادیسون بود. عقل و ادب حکم می‌کند اولین‌ها را ویژه تکریم کنیم.

حضرت خدیجه کبری چند جا اولین است. ایشان اولین راوی و محدثه است. یعنی اول کسی که از پیغمبر حدیث نقل کرده است. بعضی از منابع اهل سنت، همچون بیهقی از دانشمندان اهل سنت نقل می‌کند که حضرت خدیجه کبری به پیامبر می‌فرماید: من وقتی طواف می‌کنم چه بگویم؟ می‌دانید طواف از کارهایی است که ابراهیم مطرح کرد و خدا فرمود: ابراهیم و اسماعیل خانه مرا پاکیزه کنید. «طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِین‏» (بقره/۱۲۵) برای طواف کننده‌ها. طواف دور خانه خدا یک عمل عبادی بود. رسم بود. اسلام که آمد همین را تأیید کرد و یک مواردی هم افزود که حج فعلی شد.

 

حضرت خدیجه فرمود: وقتی طواف می‌کنم چه بگویم؟ پیغمبر فرمود: «قُل اللهم اغفر لی ذنوبی و خطایا و اسرافی فی امری» خدایا گناه و خطایا و اسراف مرا ببخش. پس ایشان اولین راوی و محدثه و ناقل حدیث از پیغمبر گرامی اسلام است. ایشان نقل می‌کند پیغمبر از غار حرا آمدند، اینطور فرمودند. تمام چیزهایی که از پیامبر نقل می‌شود حدیث است. حدیث یعنی سخن پیغمبر و فعل پیغمبر و سکوت‌شان. وقتی ایشان می‌گوید: رسول خدا به خانه آمد، تب کرد و پتو به خود پیچید و این طور کرد. پس این یک مقام والایی است.

نکته دوم این است که اولین نمازگزار زن در اسلام که مهمتر اینکه در منابع هم اشاره شده، این است که قبل از وجوب نماز است. تعبیر روایات این است که ایشان با پیغمبر نماز خواند، قبل از آنکه نماز واجب شود. پی اولین نمازگزار و اولین اقتدا کننده به پیغمبر و اولین تشکیل دهنده‌ی نماز جماعت حضرت خدیجه بود.

سومین نکته اینکه اولین تصدیق کننده پیغمبر گرامی اسلام حضرت خدیجه بود. از غار حرا که به منزل آمدند، حضرت امیر در غار حرا همراه پیامبر بودند. این باور قبلی است، این یعنی از قبل موحد بودن، وجود زلال داشتن، حضرت خدیجه نور نبوت را نگاه کرد و دید.

 

چهارمین نکته اینکه اولین انفاق کننده‌ی مال در راه اسلام حضرت خدیجه بود. بعدها هم خیلی‌ها کمک کردند اما ایشان اولین نفر است. حتی می‌شود کتابی نوشت به نام «اولین‌ها در زندگی حضرت خدیجه(سلام الله علیها)» و اینها را ثبت کرد. اولین همسر پیامبر هم که هستند. اولین حامی پیغمبر از بین زنان هم که هست. در شرایط مختلف همراه پیغمبر بود. گفتم در عرف عالم همیشه بنیان گذار و در واقع سابقون را احترام می‌کنند. احترام خدیجه کبری بر ما لازم است به واسطه‌ی این مواردی که نقل کردم. در ادامه بحث قبل که ویژگی‌های حضرت را گفتیم، امروز هم ادامه می‌دهیم. یکی از اسامی ایشان مبارکه است. در نقلی هست که نسل پیغمبر گرامی اسلام از یک بانوی با برکتی است.

من یک مقدار کلمه برکت را توضیح بدهم. قرآن کریم در سوره مبارکه تحریم وقتی حضرت عیسی را می‌خواهد معرفی کند، می‌فرماید: ایشان در گهواره گفت: «وَ جَعَلَنِی مُبارَکا» (مریم/۳۱) من با برکت هستم. حرف‌هایی زد. من پیغمبر هستم. من عبدالله هستم. خدا به من سفارش نماز را کرده است. از امام صادق سؤال شد که معنی «مبارکا» که حضرت عیسی فرمودند، چیست؟ فرمود: پرخیر و پر اثر و پر نفع. یک کتابی در دانشگاه قرآن و حدیث قم به نام «خیر و برکت در قرآن و حدیث» چاپ شده است. آنجا مفصل آورده که برکت یعنی چه؟ در تفسیر المیزان می‌گوید: برکت یعنی چیز کم و آثار زیاد.

 

عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بچه بود. داشت با خاک بازی می‌کرد. پیغمبر رد شد و فرمود: چه کار می‌کنی؟ گفت: خاک را به گل تبدیل می‌کنم و با این گل‌ها چیزی درست می‌کنم و می‌فروشم و کاسبی می‌کنم. بعضی از بچگی هم شم اقتصادی دارند. با پول‌هایش خوراکی می‌خرم. حضرت فرمود: انشاءالله خدا به کاسبی‌ات برکت بدهد. می‌گویند: تا آخر عمرش ایشان هیچ ضرر نکرد و ورشکسته نشد. لذا خیلی‌ها تا آخر عمرشان می‌خواستند با ایشان شریک شوند چون می‌گفتند: ایشان نظر کرده‌ی پیغمبر است.

پدر شیخ صدوق نامه نوشتند، حضرت حجت دعا کردند که خداوند به شما فرزندانی بدهد. خدا دو پسر به ایشان داد. خود مرحوم صادق (ابن بابویه) در مقدمه می‌گوید: من به دعای امام زمان متولد شدم. آقا دعا کردند خدا به تو نسل با برکت بدهد. سیصد جلد کتاب دارد. این برکت است. قلم عادی که نمی‌تواند این چیزها را بنویسد.

کعبه جای خوش آب و هوایی نیست. خیلی جای سختی است. گرم و بدون امکانات است. اما خدا می‌فرماید: ما کعبه را مبارک قرار دادیم. «لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبارَکا» (آل عمران/۹۶) چقدر آدم می‌روند و می‌آیند. مثال دیگر برکت، مثال زمان است. شب قدر چند ساعت است؟ زمستان که طولانی است بگویید پنج ساعت، ده ساعت. قرآن می‌گوید: «لَیْلَهٍ مُبارَکَه» (دخان/۳) چون یک شب از هزار ماه، هشتاد سال برتر است. گاهی برکت در مکان است مثل کعبه، گاهی در زمان است مثل شب قدر. گاهی در اشیاء است مثل قرآن. یک کتاب چقدر نورافشانی می‌کند. گاهی در افراد است، مثل حضرت عیسی(ع). یکی از این افراد هم خدیجه کبری(سلام الله علیها) است. ما دوازده امام داریم. چقدر سادات در این عالم داریم، نمی‌دانیم. زیاد است. تمام این ائمه از نسل حضرت زهرا(سلام الله علیها) هستند. کوثری که «اعطیناک» به واسطه حضرت خدیجه کبری است.

تمام ائمه ما در زیارت نامه‌هایشان هست که سلام بر تو ای فرزند خدیجه کبری! «خدیجه الغرا» یعنی والا و بلندمرتبه. پس چرا امام سجاد روی منبر شام افتخار نکند و بگوید: «منا خدیجه الکبری» خدیجه از ماست. چرا امام حسین روز عاشورا فریاد نزند «هل تعلمون ان جدی رسول الله(صلوات الله علیه و آله)، هل تعلمون ان جدتی خدیجه الکبری» می‌دانید جد من خدیجه کبری است؟ می‌دانید جد من رسول الله است؟ این است که در واقع یکی از اوصاف خدیجه کبری که گاهی از آن غفلت می‌شود، مبارکه است. فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دختر این خدیجه کبری و این شخصیت بزرگوار است.

ویژگی دیگر در ارتباط با حضرت خدیجه، ویژگی طاهره است. این ویژگی در قبل از اسلام مطرح بوده است. اسم ایشان خدیجه است اما در جاهلیت قبل از اسلام به ایشان طاهره می‌گفتند. بخاطر شدت عفت و عفاف ایشان. طهارت یعنی پاکیزگی. ما چند نوع طهارت داریم. یکی طهارت ظاهری داریم. بنده الآن وضو ندارم دست به قرآن نمی‌زنم. ولی وقتی وضو گرفتم طاهره می‌شوم. نمی‌توانم نماز بخوانم، وضو می‌گیرم، نماز می‌خوانم. خداوند آب را طهور و پاک کننده قرار داده است. جایی نجس شده، می‌شویند و می‌گویند: پاک شده است. گاهی طهارت درونی و قلبی است. یعنی یک کسی گناه کرده است. گناه مثل نقطه‌ی سیاهی قلب انسان را آلوده و تاریک می‌کند. توبه طهارت است. وقتی شما «استغفر الله ربی و اتوب الیه» می‌گویید، از گناه طاهر می‌شوید. این هم یک نوع طهارت است. اقسام زیادی دارد. یکی از اقسام طهارت و پاکیزگی هم طهارت و پاکیزگی از معصیت است. ما می‌گوییم: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ‏ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا» (احزاب/۳۳) یعنی عصمت، یعنی خداوند شما را از گناه و معاصی و خطا پاکیزه قرار داد.

خدیجه(سلام الله علیها) قبل از اسلام طهارت و پاکیزگی و عفت داشت. به همین جهت هم در انتخابش پیغمبر را انتخاب کرد. از همان اول مرید پیغمبر بود.قرآن وقتی الگو معرفی می‌کند، بحث زن و مرد نیست. می‌خواهد یک الگو برای همه مردم معرفی کند، می‌گوید: حضرت آسیه، «وَ ضَرَبَ‏ اللَّهُ‏ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن‏» (تحریم/۱۱) نه اینکه بگوییم: خدیجه کبری الگوی زنان و امیرالمؤمنین الگوی مردان است. نه، هردو الگوی زنان و مردان هستند. در جامعه سعی کنیم این پاکیزگی را حفظ کنیم. دختر خانم و آقا پسری که ازدواج می‌کند، قبل از ازدواج خدای نکرده ارتباط نادرستی با نامحرم نداشته باشد. آنوقت این زندگی شیرین و مستمر می‌شود. بعد از ازدواج هم همین است. نکند خدای نکرده یکوقت این خانم یا آقا نگاهشان به مردان و زنان دیگر باشد. واقعاً زن برای مرد باشد و مرد برای زن باشد. این جامعه را حفظ می‌کند.

ما برای همایش «صدف کوثر» که برای بزرگداشت حضرت خدیجه(سلام الله علیها) هست و همین هفته در شهر قم برگزار می‌شود، خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و یکی از مطالبی که ایشان فرمودند این بود: که امتیاز اسلام به اهمیت به نظام خانواده است. در غرب این امتیاز تقریباً از هم پاشیده است. چیزی به نام نظام خانواده وجود ندارد. البته نه اینکه وجود نداشته باشد. هنوز خانواده‌هایی در غرب هستند که زندگی مستمر دارند ولی شیوه تبلیغات غربی بر این نیست. انسجام نظام خانواده یک ارزش محسوب نمی‌شود. لذا رفتن به سمت خیلی از بی بند و باری‌ها عیب نیست. من شنیدم که بعضی وقتی طلاق می‌گیرند، جشن طلاق می‌گیرند. آدم برای چیزی که از دست داده که جشن نمی‌گیرد. وقتی یک اتفاق ناشایست در زندگی بیافتد جشن می‌گیرید؟ مثلاً در امتحان رد شدید یک جعبه شیرینی بخرید و بگویید: در امتحان رد شدم! این اصلاً توجیه ندارد. مبغوضیت طلاق جای خود هست. شما نباید بگویید: چرا خدا این مبغوض را قرار داده است؟ گاهی زندگی ممکن است موجب خیلی از ناملایمات شود. مبغوض یعنی خدا دوست ندارد. اما خدا این مبغوض را یک جایی راه حلی قرار داده برای اینکه ممکن است این زندگی دوام نیاورد. آنوقت ببینید نگاه قرآن به خانواده چقدر زیباست.

در سوره فرقان دعایی که من توصیه می‌کنم بخوانید که آخر سوره فرقان هست که صفات عباد الرحمن را می‌شماریم، می‌گوییم: خدایا خانواده ما را نور چشم ما قرار بده. «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ‏ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماما» (فرقان/۷۴) نمی‌گوییم: خانواده‌های ما را متقی قرار بده. پیشوای متقیان قرار بده. درست است بالاترین مصداق این آیه معصومین(علیهم السلام) است. لذا انشاءالله اگر با این اصول وارد شویم خیلی از اصول در جامعه ما تغییر می‌کند. خیلی از معیارهای غلط کنار می‌رود. ویژگی سوم تواضع و فروتنی این بانوی بزرگوار است. یک کسی با این جایگاه و مقام و ثروت وارد خانه‌ی پیغمبر گرامی اسلام شده است. البته پیامبر هنوز به پیامبری مبعوث نشده است. یعنی وارد منزل محمد امین شد. دیگر من وجود نداشت. همسر پیغمبر شد. ثروت را در اختیار پیغمبر گذاشت. خانه را در اختیار پیغمبر گذاشت و به پیغمبر رو کرد که این خانه دیگر خانه من نیست. شناسنامه و سند این خانه عوض شد. شما صاحب این خانه هستی. اگر زنی در جامعه اینطور هست، آن آقا هم سوء استفاده نکند.

 

 

گاهی می‌گوییم: پیغمبر فرمودند: سه گروه از زن‌ها فشار قبر ندارند و با حضرت زهرا محشور می‌شوند.

۱- زنی که بر بداخلاقی شوهرش صبر کند. یک آقایی گفت: من دلم می‌خواهد خانم من با حضرت زهرا محشور شود، لذا بداخلاقی می‌کنم، که ایشان صبر کند. این مثل این است که بگویی: صبر بر بیماری اجر دارد و خوب است. مثلاً تو خودت را از بلندی بیاندازی و پایت بشکند که صبر کنی و اجر ببری. مثل اینکه بگوییم: کار آتش نشان‌ها خاموش کردن آتش است و این کار با ارزشی است. بگوییم: من خانه‌ام را آتش می‌زنم که آنها بیایند خاموش کنند و ثواب ببرند. به هر دلیلی آقا وارد خانه شد و بد اخلاق است و شما صبر کردی، این موجب می‌شود آن اجر را ببری.

۲- زنی که بر غیرت مردش صبر کند. دلش می‌خواهد آرایش کند و با خودنمایی بیرون بیاید، اما احساس می‌کند به مردش خیانت کرده است. اجازه ندهیم در این شیشه عطر باز شود و دیگران بوی این عطر را استشمام کنند.

۳- زنی که مهریه‌اش را ببخشد

من یکوقتی در یک کشوری برای تبلیغ رفته بودم. در آن کشور خیلی زن سالاری هست. این روایت را که خواندم، خانم‌ها آمدند و گفتند: این خوب است. اما آن طرف هم بگویید. که آقا ما که با هم خانه خریدیم و ماشین خریدیم و ثروتمند شدیم، ما را هم در آنها شریک کنید. من مهریه‌ام را بخشیدم، چه اشکالی دارد یک بخشی از خانه به نام من باشد؟ تواضع به زن صفت خوبی است. اما سوء استفاده مرد را نباید به دنبال داشته باشد. پیغمبر گرامی اسلام این تواضع و این تصدیق و حمایت را با نگاه بسیار عالی جواب داد. لذا نه فقط در دورانی که خدیجه کبری(سلام الله علیها) زنده بود، با خدیجه آرام می‌شد. به او عشق می‌ورزید. بلکه وقتی خدیجه کبری هم از دنیا رفته بود، باز هم می‌فرمود: «این مثل الخدیجه» دیگر مانند ندارد. مجری: در این چند جلسه که موضوع برنامه در مورد حضرت خدیجه هست، یک عشق و علاقه‌ی خاصی در ما نسبت به حضرت شکل گرفته است. اگر این حس تا امروز نبوده بخاطر غربت و مظلومیت حضرت خدیجه بوده است. انشاءالله درک و معرفت ما بیشتر شود. حاج آقای رفیعی: یکی از کارهایی که انجام می‌دهیم مثلاً زیارت امام رضا که می‌روم مقید هستم یک قرآنی یا صد صلوات یا دو رکعت نماز برای مادر ایشان بخوانم. حرم حضرت ابالفضل که می‌روم مقید هستم برای ام البنین نماز بخوانم. هروقت هم زیارت پیامبر گرامی اسلام می‌رفتم که انشاءالله با سقوط آل سعود راه باز شود و برویم، همین کار را می‌کردم.

دوستان توجه داشته باشند در زیارت ائمه که می‌روند، یاد مادرانشان هم باشند.

حضرت خدیجه هم برای خدا کار کرد. چون برای خدا کار کرد، نسلش با برکت شد و نامش ماندگار شد. مورد احترام پیغمبر گرامی اسلام واقع شد. رنگ خدا رنگی است که پاک نمی‌شود و ماندگار است. چرا مسجد قبا مانده است؟ برای اینکه از روز اول برای خدا بنا شد. اما مسجد ضرار چرا از بین رفت؟ چون روی چشم و هم چشمی بنا شد. چرا قابیل قربانی‌اش پذیرفته نشد اما از هابیل پذیرفته شد؟ چون هابیل برای خدا این کار را کرد و قابیل برای خدا نکرد. ما در اسلام حسن فعلی و حسن فاعلی می‌خواهیم. خوب بودن کار کافی نیست. انگیزه کار هم باید خوب باشد. لذا اگر فقیری از اینجا نزد من و شما بیاید، هردو به او کمک کنیم. جنابعالی به خاطر خدا کمک کردید، من به خاطر ریا کمک کردم. برای شما قبول می‌شود، برای من نمی‌شود. ریا انفاق را از بین می‌برد. اما کسی که فی سبیل الله انفاق می‌کند، مضاعف می‌شود و ماندگار است. حضرت علی یک شب جای پیغمبر خوابید. آیه نازل شد «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه‏» (بقره/۲۰۷)

حضرت زهرا (سلام الله علیها) خانواده‌اش نان به فقیر می‌دادند. «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ‏ لِوَجْهِ اللَّهِ» برای خدا ماندگار می‌شود. آنجایی که حضرت انگشتر را داد، آنجایی که حضرت جای پیغمبر خوابید، آنجایی که انفاق کردند سه شب به یتیم و مسکین و اسیر، کسی ثبت نکرد و فیلم برداری نکرد. اما خدا بزرگش کرد. اگر کار برای خدا بود، خدا آن را بزرگ می‌کند. چرا ماندگارش می‌کند؟ چون خودش مانده است. «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ‏ باق‏» (نحل/۹۶) این یک «قل» بود.

 

من برای چه به خدا دعوت می‌کنم؟ چه چیزی گیر من پیغمبر می‌آید؟ «قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ» اجر من برای خداست. شما وقتی حضرت امیر را احترام کنید، نه اینکه شام برای خانه حضرت امیر ببرید. نه اینکه برای حضرت امیر خانه بسازید. به حرفش گوش بدهید. نهج‌البلاغه‌اش را عمل کنید. در ادامه می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُیُوبِ» بگو خداوند همواره حق پابرجا و استوار است و باطل کوبیده می‌شود. «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ‏ وَ زَهَقَ الْباطِل‏» (اسراء/۸۱)

یک جای دیگر هم می‌گوید: بگو اگر گمراهی باشد برای خود انسان است. اگر هدایتی باشد به اذن الهی است. یعنی هدایت به لطف خداست. اما عامل گمراهی خود انسان است. سومین جلسه‌ای است که ما در مورد حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) صحبت می‌کنیم.

از طهارت ایشان و اولین‌های ایشان گفتیم.

از مبارک بودن ایشان گفتیم.

از تواضع و فروتنی این بانوی بزرگ گفتیم.

از نمازشان گفتیم.

از ایثارشان گفتیم.

از شعرشان گفتیم.

از شوهر دوستی‌شان گفتیم.

یکی دیگر از ویژگی‌های این بانوی بزرگوار ساده زیستی ایشان هست.

پیغمبر گرامی اسلام در شعب ابی طالب می‌فرماید: گاهی فقط یک پوست داشتیم که زیر خود بیاندازیم.

این ساده زیستی! امروزه مشکل در جامعه ما هست. اما نباید تغییرات در زندگی‌ موجب دلسردی شود. مثلاً شما سی سال است با آقایی زندگی کردی. همه چیز در زندگی داشتید. به هر دلیلی این آقا فقیر می‌شود. یا بیمار می‌شود. خانواده‌ها مواظب باشند این در زندگی‌شان تأثیر نگذارد و کم نیاورند.

مقام معظم رهبری جمله‌ای فرمودند: این ساده نیست که کسی از تمام ثروت بگذرد و یک زندگی کاملاً ساده را بپذیرد به خاطر خدا. انشاءالله زندگی این بزرگوار برای همه ما الگو باشد. امیدواریم که باز هم بتوانیم بیشتر از این بگوییم. اهل سخن در منبرها، اهل هنر در فیلم‌ها، شعرا در اشعارشان، دانشگاهی‌ها و آموزش و پرورش در کتاب‌های درسی، هرکسی هرچه می‌تواند برای این بانوی بزرگوار کاری کند و قدمی بردارد. پیغمبر خدا و دوازده امام، پاسخ این تلاش شما را خواهند داد.یعنی یک برکت زیادی در زندگی ایجاد خواهد شد.

بازدیدها: ۹۳۰

ادامه مطلب