بسم الله الرحمن الرحیم
فیش مرثیه
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله
@fishemenbar کانال فیش منبرومرثیه درایتا
عرضه در سایت طلبه یار = https://www.talabeyar.ir
السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.
آرزودارم شوم سوی مدینه رهسپار
تا بگیرم همچوجان قبرنبی رادرکنار
دست امیدم رسدچون برضریح اطهرش
سرنهم درخاک پایش بادوچشم اشکبار
باگنه برآن شفیع المذنبین واردشوم
بی گنه آیم برون بابخشش پروردگار
لحظات آخرعمرپیامبر حضرت هى بهوش میاید و هى از هوش میره همه نگران مظطرب دارن حال حضرت پیگیری می کنند.
آقا رسول اللّه صلى الله علیه و آله صدا زد: همه از اطاق و حجره بیرون برند، به ام سلمه فرمود: دم دراطاق بایست ، نگذار کسى وارد اطاق بشه .
صدا زد: یاعلى نزدیک من بیا، مى خوام با تو خدا حافظى کنم ، آخه وقت وداعِ. بعد دست میوه دلش ، نور دیده اش زهرا علیها السلام را گرفت به سینه اش چسباند، دست برادرش على علیه السلام را گرفت ، همینطور توى صورت على و زهرا علیهما السلام نگاه مى کرد و قطرات اشک از چشمهاى مبارکش مى ریخت ، مى خواست حرف بزنه ، بعض راه گلویش را میگرفت و نمى توانست صحبت کند.
صداى گریه اهلبیت بلند شد. على علیه السلام سر پیغمبرُ تو دامنش گذاشت ، آخه لحظه هاى آخر عمر پیغمبرِ.
بى بى فاطمه علیها السلام صدا زد؛ یا رسول اللّه با گریه ات دلم را پاره پاره کردى ، جگرم را سوزاندى ، سینه پرحسرتم را آیش زدى ، پیغمبر بى بى را به سینه اش چسباند و روى فاطمه علیها السلام را هى مى بوسید و هى گریه مى کرد.
امام حسن و امام حسین علیهما السلام را توى بغلش گرفت و صداى الوداع الوداع ، و گریه و خروش و شیون الوداع از زمین و آسمان بلند بود…(۱)-(مقتل المعصومین ج ۱بخش اول ،فصل پنجم))
ای دل بیاکه موسم آه فغان رسید
یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید
واحسرتاکه حضرت زهرایتیم شد
ازماتم پدرلبش به نیمه جان رسید
اینجا وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها روی بدن پدرش افتاده بود واابتاه می گفت کسی بی حرمتی نمی کرد همه بااحترام ادب بی بی روازروی بدن مبارک رسول الله برداشتندتسلیت گفتند: تسلا دادند.
یه سر بریم کربلا، من بمیرم براى آن دخترى که عصرعاشوراخواست از بدن باباش حسین خدا حافظى کنه ، خودش را انداخت روى بدن پاره پاره باباش حسین علیه السلام … آمد صورت پدرش راببوسه دید باباش سر در بدن ندارد اما این جانه تنهاادب نکردند بلکه با تازیانه دختر رو از روی بدن پدر برداشتند …۲
حسین جان.
الالعنه الله علی القوم الظالمین
منبع : ۱٫مقتل المعصومین ج ۱ بخش اول فصل پنجم ۲٫مقتل لهوف سیدبن طاوس، ترجمه علیرضارجالی تهرانی
بازدیدها: ۵۴۹